بوی ماه مهر
ای خدا باورم نمی شه امروز با گل پسرم رفتیم مهد کودک شب بو برای اولین بار ایلیا رفته مهد البته امروز اصلا از من جدا نشد و پیش بچه ها نرفت و یک اره برقی از خاله مهسا قرض گرفت و فقط با اون بازی کرد تنها خاله مهسا گفت باید یک هفته باهات بیام بمونم تا عادت کنی ای خدا یعنی میشه ایلیا بره مهد و مستقل بشه مثل بقیه بچه های اونجا آیلین کوچولو هم با داداشی رفت مهد و اونجا خوابید و بیدار شد وغذا خورد و بازی کرد پسرم آماده رفتن به مهد با کیف بره ناقلا اینم ایلیا با اره برقی ایلیا تنها در حال خوردن تغذیه پسرم انشالا به جاهای بالا برسی همیشه و همه جا ...
نویسنده :
مامانی
13:17